شهر ارواح

اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی

شهر ارواح

اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی

روش بت پرستان با محمّد (ص)

وقتى مشرکان از راه آزارها نتوانستند به مقصود خود برسند از راه تهدید و تطمیع درآمدند، زیرا روز بروز محمّد (ص) در دل تمام قبایل و مردم آن دیار، براى خود جایى باز مى نمود و پیروان بیشترى مى یافت .

مشرکان در آغاز تصمیم گرفتند دسته جمعى با ابوطالب، عمو، و یگانه حامى پیغمبر (ص) ملاقات کنند. پس از دیدار، به ابوطالب چنین گفتند:

ابوطالب، تو از نظر شرافت و سن بر ما برترى دارى. برادرزاده تو محمّد به خدایان ما ناسزا مى گوید و آیین ما و پدران ما را به بدى یاد مى کند و عقیده ما را پست و بى ارزش مى شمارد. به او بگو دست از کارهاى خود بردارد و نسبت به بتهاى ما سخنى که توهین آمیز باشد نگوید. یا او را در اختیار ما بگذار و حمایت خود را از او بردار.

مشرکان قریش وقتى احساس کردند که اسلام کم کم در بین مردم و قبایل نفوذ مى کند و آیات قرآن بر دلهاى مردم مى نشستند و آنها را تحت تاثیر قرار مى دهد بیش از پیش احساس خطر کردند و براى جلوگیرى از این خطر بار دیگر با ابوطالب بزرگ قریش و سرور بنى هاشم ملاقات کردند و هر بار ابوطالب با نرمى و مدارا با آنها سخن گفت و قول داد که به برادرزاده اش ‍ پیغام آنها را خواهد رساند. امّا پیامبر عظیم الشان اسلام در پاسخ به عمویش ‍ چنین فرمود:

عموجان، به خدا قسم اگر آفتاب را در دست راست من و ماه را در دست چپ من قرار دهند که دست از دین خدا و تبلیغ آن بردارم حاضر نمى شوم. من در این راه یا باید به هدف خود که گسترش اسلام است برسم یا جانم را در این راه فدا کنم.

ابوطالب به برادرزاده اش گفت: به خدا قسم دست از حمایت تو برنمى دارم. ماموریت خود را به پایان برسان.

سرانجام فرعونیان مکه به خیال باطل خود، از در تطمیع در آمدند، و پیغام دادند که ما حاضریم هر چه محمّد (ص) بخواهد از ثروت و سلطنت و زنهاى زیبا روى در اختیارش قرار دهیم، بشرط اینکه از دین تازه و بد گفتن به بتهاى ما دست بردارد.

امّا پیامبر(ص) به سخنان آنها که از افکارى شایسته خودشان سرچشمه مى گرفت اعتنایى نکرد و از آنها خواست که به (اللّه) ایمان بیاورند تا بر عرب و عجم سرورى کنند.

آنها با اندیشه هاى محدود خود نمى توانستند قبول کنند که به جاى 360 خدا، فقط یک خدا را بپرستند.

از این به بعد ابوجهل و دیگران بناى آزار و اذیت پیامبر مکرم (ص) و دیگر مسلمانان را گذاشته و آنچه در توان داشتند در راه آزار و مسخره کردن پیامبر و مؤ منان به اسلام، به کار بردند.

نظرات 1 + ارسال نظر
رز سفید پنج‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 23:40 http://www.ghoroobesiahpoosh.blogsky.com

سلام سلام سلام...با اینکه در مورد رسول خدا این چیز ها رو تا حدودی می دونستم ولی خوندن این مطالب برام کاملا جدید و دل نشینند..خوشحالم که می تونم از نوشته هات چیز یاد بگیرم...به خدا می سپارمت..در پناه حق...یا علی...

سلام
از اینکه می بینم نوشته های من مورد توجه شما قرار گرفته بسیار خوشحالم و در پوست خودم نمی گنجم. (البته می دونم که علت این توجه شما موضوع نوشته هاست نه تایپیست نوشته ها...)
براتون روزهایی موفق و سرشار از عشق در سایه مولا علی و رحمت بی مثال خداوند آرزو می کنم و تا دیدار بعدی شما را به خداوند می سپارم.
دست حق نگهدارتان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد