مسلمانان با اجازه پیامبر مکرم (ص) به مدینه رفتند و در مکه جز پیامبر و على (ع) و چند تن که یا بیمار بودند و یا در زندان مشرکان بودند کسى باقى نماند.
وقتى بت پرستان از هجرت پیامبر (ص) با خبر شدند، در پى نشست ها و مشورتها قرار گذاشتند چهل نفر از قبیله را تعیین کنند، تا شب هجرت به خانه پیامبر بریزند و آن حضرت را به قتل رسانند، تا خون وى در بین تمام قبایل پخش گردد و بنى هاشم نتوانند انتقام بگیرند، و در نتیجه خون آن حضرت پایمال شود.
امّا فرشته وحى رسول مکرم (ص) را از نقشه شوم آنها با خبر کرد.
آن شب که آدمکشان قریش مى خواستند این خیال شوم و نقشه پلید را عملى کنند، على بن ابیطالب (ع) بجاى پیغمبر خوابید، و آن حضرت مخفیانه از خانه بیرون رفت. ابتدا به غار ثور در جنوب مکه پناه برد و از آنجا به همراه ابوبکر به سوى یثرب یا مدینه النبى که بعدها به (مدینه) شهرت یافت، هجرت فرمود.
سلام وبلاگ قشنگی داری به ما هم سر بزن اگه اهل معماری هستی...
لینکت کردم
سلام ممنون که سر زدی
سلام..سلام..سلام..نماز روزه هاتون قبول..چشمم کور شد..گیج خواب هستما..ولی تا مطلبتون رو نخونم نمتونم بخوابم..منتظر ادامش هستم..داره به جاهای زیبا می رسه...
سلام روح سرگردان عزیز شهر ارواح. واقعا لایق اینهمه محبتت نبودم. حسابی شارژ شدم . خیلی لطف کردی و با نظرت حسابی روحیه گرفتم.
من با عشق تمام لینکت کردم . و افتخار می کنم لینکم رو اینجا ببینم.
خیلی خیلی مخلصیم.
با عرض سلام خدمت جناب روح سرگردان
من کامنتتو خوندم یه جوری دربارت فکر کردم اسم وب لاگتو دیدم یه جور دیگه فکر کردم مطالب ارزشمند وب لاگتو خوندم اصلا نظرم دگرگون شد.مثل اینکه ارادت خاصی به دینی جدای از سیاست داری درست فکر می کنم؟
سلام دوست عزیز
از اینکه با حضورتون شهر ارواح را رونق بخشیدید ممنونم.
نسبت به دین درست گفتید. ارادت دارم ولی در مورد سیاست ایرانی و دولت و حکومت....
زبان سرخ می دهد سر سبز بر باد.