شهر ارواح

اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی

شهر ارواح

اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی

حادثه

نصر و من الله و فتح القریب

 

ملت شریف ایران

توجه فرمایید                توجه فرمایید

نهچیر آزاد شد

 

ملت شریف ایران

توجه فرمایید                توجه فرمایید

دقایقی پیش طی عملیات فتح النهچیر ایالت نهچیر توسط نیروهای جان بر کف گردان ۴۸۴ گروهان ۳  مجلسی از دست دشمنان فرضی نجات یافت.

 

ملت شریف ایران

توجه فرمایید                توجه فرمایید

نهچیر آزاد شد

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
اطهر شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 13:20 http://brightfire.blogsky.com

یک شب از دست کسی
باده ای خواهم خورد
که مرا با خود، تا آن سوی اسرار جهان خواهد برد!
با من از «هست» به «بود»
با من از نور به تاریکی،
از شعله به دود
با من از آوا تا خاموشی،
دورتر، شاید تا عمق فراموشی
راه خواهد پیمود.

حمیدجون سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:52

حسین خیلی حال کردم همیشه از این کارها بکن فقط حالا میرم به فرزاد میگم هاهاهاهاهاهاهاهاهاها

رضا پنج‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:37

نه داداش...سرت حقیقتا از روح در میره...دمت گرم....آخه خیلیها زرر میزنن....من که مشتریتم.....الان نه ولی یه دنیا مطلب برات دارم....باز هم میام....چاکرم...

رضا یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:52

دوش ما را حال خوشی دست داد
سینه ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامه جان منست
نام تو خط امان منست
ای نگهت خواسته آفتاب
بر من ظلمت زده هم بتاب
.........................
محکوم به حبس عشق گشتیم
از حکم ازلی ابد گرفتیم
یا علی در بند دنیا نیستم
بنده لبخند دنیا نیستم
بنده آنم که لطفش دایم است
با من و بی من به ذاتش قایم است
دایم الوصفیم اما بی خبر
در پی اصلیم اما بی خبر
نور یعنی انتشار روشنی
تا بساط ظلم را در هم زنی
......................
جاده حیرت بسی پر پیچ بود
لطف ساقی بود و باقی هیچ بود
...........................
فای فیض و قای قرب و های هوی
می دهد بر اهل تقوا آبروی
با چراغ وحی بنگر راه را
تا ببینی هر قدم الله را
جمله ادیان ز یک دین بیش نیست
جز الوهیت رهی در هیچ نیست
ذکر مولایم علی اعجاز کرد
عقده ها را از زبانم باز کرد
نام او سرحلقه ذکر منست
کز فروغ او زبانم روشن است
گر نباشد جذبه این من نیستم
این که غوغا میکند من نیستم
از ذکر علی مدد گرفتیم
آن چیز که میشود گرفتیم
...............................
در میان مسایلی که با دنیای ماورائ الطبیعه سر و کار دارند صرفا نباید به روح و رابطه با آنها بسنده کرد بلکه آنچه که برخی خرافاتش گویند در این میان میگنجد....مانند انواع ادعیه...دعاها و ضمایم....علم جفر.....شاقول ابو علی سینا و خیلی مسایل دیگر که شاید اندک تفاوتی با علم الارواح دارند اما همگی یکدیگر را پوشش میدهند و چون متاسفانه بسیاری از این مطالب بی خبرند همه را خرافات نامیده اند.....در آینده به شرحی دز هر یک میپردازم.....چاکرم...

[ بدون نام ] دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:02

در مورد این مطالب بی ربطی که در مورد نهچیر نوشتی و آزاد شدن ... لازم است خدمتت عرض کنم نهچیر و نهچیری همیشه آزاد بودند وخواهند بود اون موقعی که احیانا پدر پدر پدر بزرگ تو در بند بوده نهچیر دارای فرهنگ وتمدن بود پس بهتره دنبال مطالب بی ربط دیگری باشی تا این صفحات بی محتوایت را پر کنی

البته که نهچیر دارای فرهنگ اصیل و قدیمی است و این موضوع به خوبی از درب سوخته قلعه و معتادین اطرافش و آثار باستانی باقی مانده در قلعه به خوبی آشکار است.
در ضمن آنچه که در این صفحه نوشته شده مربوط به رزمایش گردان عاشورا در سال پیامبر در شهرستان مبارکه است که اگر از اهالی این روستا یا مبارکه باشید به صحت حرف من پی خواهید برد.
در ضمن من مخلص بروبچ نهچیر هم هستم خصوصا علیپورها و رفاقت های دیرینه با بچه های این روستا دارم و یاد آقا بهزاد علیپور هم به خیر که در چندسال پیش در کهنوج ضمن خدمت سربازی در شب عید از دنیا رفت. روحش شاد و خدا رحمتش کنه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد